سالمندان اراک ،بیایید با هم به آینده فکرکنیم

مجموعه مقالاتی پیرامون سالمندان آلزایمری

سالمندان اراک ،بیایید با هم به آینده فکرکنیم

مجموعه مقالاتی پیرامون سالمندان آلزایمری

تنهایی سالمندان

“این قافله عمر عجب می گذرد” و با سرعت هر چه تمام تر به دوران سالمندی می رسد دوره ای که ساکنان آن حقایق را در خشت خام می بینند و حدیث دنیا گذرگاه است نه محل قرار را به خوبی می فهمند و حس می کنند، دوره ای که ما نیز روزی در آن توقف خواهیم داشت.دوره ای با نیاز های خاص خودش...


به گزارش ایسنا منطقه دانشگاه علوم پزشکی تهران، نهم مهرماه به نام روز سالمند نام گذاری شده و هفته ی پیش رو هفته ی بزرگداشت سالمندان نامیده شده است از این رو در تدارک تهیه گزارشی در این زمنیه بودم که طی گفت و گو با مدیر مرکز درمان در مزل جهاد دانشگاهی متوجه شدم گروهی از تیم درمانی این مرکز به سرپرستی خانم دکتر موزونی که متخصص طب سالمندان است، قصد عیادت از سالمندان تحت پوشش این مرکز را دارند که من نیز فرصت را مغتم شمرده و با آنها همراه می شوم.

 

اپیزود اول:
زن، تنها، مستقل و خاطره دوست

اول صبح امروز با این گروه مهمان خانم شمس التاج بیاتی متولد سال 1297 پیرزن 93 ساله اصیل تهرانی بودیم که جز اولین زنان با تحصیلات دانشگاهی و دارای مدرک لیسانس تاریخ و جغرافیا از دانشگاه تهران است که 2 پسر و 1 دختر است که همگی در خارج از کشور زندگی می کنند، دکتر نوابی استاد ادبیات دانشگاه تهران و همسر خانم بیاتی است که 10 سال پیش از دنیا رفته و ایشان تنها زندگی می کنند.

 با توجه به کهولت سن مجبورم کمی بلند صحبت کنم وقتی از برنامه روزمره خانم بیاتی سوال کردم گفت: بیشتر وقت خود را با مطالعه بویژه کتب تاریخی پرمی کنم، در سالهای نه چندان قبل نقاشی نیز می کشیدم اما به خاطر ضعف اندام ها نمی توانم فقط با نگاه کردن به آنها خاطرات گذشته را مرور می کنم.

خانم بیاتی انسان بسیار خاطره دوستی است شاید به خاطر تنهایی است که به مرور و یادآوری گذشته مشغول است از دوران مدرسه تا وقتی در دبیرستان ارامنه و چند مدرسه ی دیگر ورزش تدریس می کرده تا تاج گذاری رضا خان، آب انبارهای تهران، تا کشف حجاب و افتتاح دانشگاه تهران همگی را با ذکر جزئیات اجتماعی و سیاسی آن دوره به خاطر دارد و هر سوالی که می پرسم به نوعی به گذشته ی خود ربط می دهد.

وقتی راجع به استقلال مادی سالمندان سوال کردم گفت: من تمام اموالم را میان فزندانم تقسیم کرده ام تا هیچ مشکلی بعد از مرگم برای آنها پیش نیاید و حقوق بازنشستگی که دارم کفاف خرج من را می دهد اما دولت باید به فکر افرادی باشد که در شرایط جسمی خوبی نداشته و توان کارکردن ندارند از این رو برای حفظ شان این افراد باید آنها را از نظر مالی تامین کند.

 

تنهایی درد مشترک و بلای جان همه ی سالمندان

اضطراب و تنهایی بزرگترین مشکلی بود که خانم نوابی را خیلی اذیت می کرد و  گلایه داشت و می ترسید که اتفاقی براشون بیفته و کسی متوجه این موضوع نشه و به نوعی می ترسید در تنهایی بمیره... اما یاد خدا و نجوا با خدا تنها دلیل آرامش این بانوی سالمند بود، می گفت شب ها وقتی خوابم نمیبرد تنها مناجات با خدا من را آرام می کند.

بهجت خانم که خود  در رده سنی سالمندان است همدم 15 ساله ی خانم بیاتی است که کارهای خانه وی را نیز انجام داده و پرستاری او را می کند.

اما همه سالمندان مثل خانم بیاتی نیستند که بتوانند ساعت تنهایی خود را با مطالعه پر کنند شاید یک همدم، یک مونس که می تواند همسر، فرزند، نوه و یا دوست باشد این تنهایی را پر کند.

خانم بیاتی وابستگی چندانی به فرزندانش ندارد و زیاد از دوری آنها دلتنگی نمی کند و معتقد است در این دوره نباید از کسی توقع داشت، از فرزندانش توقع چندانی ندارد و انتظاری ندارد که بخواهند از او نگهداری کنند یا مرتب جویای احوالش باشند، شاید به خاطر این باشد که فرزندانشون از ابتدای دوران جوانی برای ادامه تحصیل به خارج از کشور رفته و همانجا ازدواج کرده و ماندگار شده اند.

این سالمند عزیز با ابراز رضایت مندی از خدمات مرکز دم جهاد دانشگاهی و رابطه ی خوبی که با پزشک مرکز داشت گفت: مراکزی از این دست برای سالمندان خیلی ضروریه چرا که نقل و انتقال به بیمارستان و تحمل اون محیط برای افرادی با شرایط من و در کل سالمندان خیلی ناراحت کننده و استرس زا است.
 
به نظر می رسد تکرار خاطرات گذشته و یادآوری توانمندی های که داشته خانم بیاتی و در کل هر سالمند دیگری رو به ادامه زندگی امیدوار می کند اما ممکن است این مسئله در همه صادق نباشد و در مواردی موجب افسردگی سالمند شود چرا که می بینند دیگر قادر به انجام کارهای گذشته نیست.

حال عمومی خانم بیاتی مساعد و تنها به خاطر کهولت سن دچار کاهش شنوایی و ضعف عضلات شده، اما هنوز قادر به انجام کارهای شخصی خودش است اما از استقلالی که در زندگی دارد کاملا راضی است و حاضر نیست برای جبران این تنهایی و رفتن به خونه سالمندان این استقلال رو از دست بدهد.

خانم بیاتی تمام خاطرات خود ازدورن تحصیل از مدرسه تا دانشگاه، اوضاع سیاسی انتقال قدرت به رضاخان یعنی زمانی که 7 ساله بود تا کشف حجاب و زمان محمدرضا، جنگ جهانی اول و دوم تا انقلاب را باریز جزئیات به خاطر دارد و به شرایط خانوادگی که داشته گویی در جریان بسیاری از امور بوده و آنها را با تمام وجود حس کرده است.

خانم بیاتی در قید و بند مادیات نیست و بیشته به گذشته فرهنگی خود و خانواده اش می بالد و افتخار می کند تمام اموالش را بیین فرزندانش قسمت کرده و می گوید دوست دارم سبک بال سفر کنم،  بسیار خاطره باز است و تنهایی او را بیشتر به سمت تکرارو مرور خاطرات گذشته سوق داده است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد